کسب و کارهای بومگردی عموماً از جنس کسب و کارهای خانوادگی است و شاید در نظر گرفتن شاخصها برای آن دور از واقعیت باشد.
برخی گردشگران انتظار دارند خدماتی مشابه خدمات هتل را در اقامتگاهها دریافت کنند، درحالیکه اقامتگاه بومگردی مقولهای متفاوت از هتلداری است و باید گردشگران آگاه باشند نمیتوان همان شکل خدمات را دریافت یا آن را به صاحب بومگردی برای جذب بیشتر مشتری توصیه کرد. زیرا صاحب اقامتگاه باید متناسب با فرهنگ و امکاناتش خدمات دهد و کافی است برای گردشگران حداقلهایی را در نظر بگیرند.
نقشه برای توسعه نداریم
موسی عنبری، دانشیار توسعه دانشگاه تهران در این خصوص به ما میگوید: وقتی صحبت از بوم میشود به معنای یک اقلیم خاص به همراه فرهنگ و سبک زندگی مرتبط با آن است. بنابراین هر گاه سخن از توسعه بومی به میان میآید و صحبت از بومهای کشور میشود در واقع باید اتصال بین اقلیم، منطقه، مکان، فیزیک، بافت، فرهنگ، آداب و رسوم، سَبک زندگی، گرایشهای فرهنگی و اجتماعی که در امتداد و اقتصاد این اقلیمها بهوجود آمده و همچنین ارزشها و معیشت شکلگرفته حول این اقلیمها مورد توجه قرار گیرد.
دکتر عنبری با اشاره به اینکه بومها نقش مؤثری در ظرفیت شناختی جوامع دارند، میافزاید: هویت فرهنگی هر منطقه وابسته به بوم، فرهنگ و اقلیم جغرافیای مورد نظر است.
این جامعهشناس توسعه روستایی ادامه میدهد: اکنون توسعه روستایی در ایران به عنوان چالشی اساسی مطرح است. چالش به این معنا که نتیجه بسیاری از برنامههای توسعه روستایی کشور منجر به توسعه شهری شده و ورود امکانات و خدمات مشابه شهرها به روستاها انگیزه مهاجرت روستاییان به شهر را فراهم کرده و در نهایت موجب افزایش مهاجرت روستاییان به شهرها شده است و درحال حاضر روستاهای ما نقش تولیدی قبلی را ندارند و به دلیل اتصال روستاییان به زندگی شهری(زندگی در شهر و کار در روستا) بسیاری از روستاها فاقد پایداری جمعیتی هستند.
جمعیتپذیری مناطق ییلاقی امتیاز نیست
عنبری تصریح میکند: با وجود آنکه روستاهای ییلاقی به دلیل دارا بودن محیط آرام و آبوهوای خوب از جاذبه حداقلی برخوردارند و روستاهای جمعیتپذیر به نظر میرسند، در واقع به دلیل اینکه محل سکونت دائم افراد نیستند، نوعی فرصت تفریحی محسوب میشوند و جمعیتپذیری آنها امتیازی برای برنامه توسعه روستایی ما ندارد.
نویسنده کتاب توسعه روستایی با تأکید بر اینکه تاکنون ما افقی برای توسعه روستایی کشور نداشتهایم، اضافه میکند: ما نه تنها نمیدانیم روستاهای ما طی چند دهه بعدی باید چه جایگاهی داشته باشند، بلکه افق مشخصی برای چند سال پیش روی روستاها نداریم و با وجود آنکه به لحاظ علمی میتوان آینده روستاها را پیشبینی کرد، اما اگر بخواهیم روستا را بهعنوان فضایی تولیدی و معیشتی حفظ کنیم و در مورد آنها آیندهشناسی داشته باشیم، هیچ برنامه و نقشه راهی نداریم و نمیدانیم وضعیت روستاها تا چند سال آینده چگونه خواهد بود.
راهکاری غلط برای حفظ روستاها
دکتر عنبری با بیان اینکه طی سالهای اخیر موضوع گردشگری و راهاندازی بومگردیها در روستاها به عنوان صنعتی جدید مطرح شدهاست، میگوید: ایجاد بومگردیها راهکاری برای حفظ و جذب جمعیت به روستاها بود که متأسفانه به دلیل نداشتن پیوست اجتماعی و فرهنگی نتیجه خوبی نداشت؛ چرا که با همان نگاه فنی و فیزیکیای که در گذشته به جامعه روستایی داشتند باز هم امکانات و خدمات شهری را با شکلی متفاوت و اینبار به واسطه گردشگران به سوی جامعه روستایی سرازیر کردند، غافل از اینکه این وضعیت خنثی نبود و تا حدی موجب تغییر فرهنگ و سبک زندگی روستاییان شد که نخستین تأثیر آن گرایش و حرکت به سوی زندگی شهری خواهد بود.
درحالی که ضرورت دارد در برنامه توسعه روستایی، روستا به گونهای تعریف شود که برای ساکنانش همچنان جاذبه داشته باشد.
وی ادامه میدهد: در طرح بومگردی برنامههای فنی و خدماتمحور توسعه روستایی بدون پیوست اجتماعی و فرهنگی وارد جامعه روستایی شد و به این مهم که ورود امکانات، خدمات و فناوریای که به صورت افسار گسیخته وارد جامعه روستایی شد، چه پیامدهایی داشت، توجه نشد و فقط شرایطی را فراهم کرد که سبک زندگی شهری وارد روستاها شود.
تخریب اقتصاد بومی روستاها
به گفته این استاد دانشگاه؛ وقتی روستاها تبدیل به شهرکهای کوچک شود، به سرعت روستاییان، خود را با شهرهای بزرگتر مقایسه میکنند و احتمال اینکه مجذوب خدمات گسترده شهرهای بزرگ شوند بسیار زیاد است که این نگرش انگیزهای برای مهاجرات آنها از روستا به شهر خواهد شد، بنابراین، زمانی روستا، روستا خواهد ماند که به گونهای برنامهریزی و هدفگذاری شود که با ورود خدمات و امکانات نیز سبک زندگی روستایی حفظ شود؛ یعنی خدمات و امکانات متناسب با بوم و هویت روستا باشد تا معیشت قالب ساکنان را تحت تأثیر قرار ندهد و موجب از بین رفتن اقتصاد محلی و بومی روستا نشود.
از بین رفتن اقتصاد محلی
دکتر عنبری با بیان اینکه بومگردیها تا حد قابل توجهی موجب از بین رفتن اقتصاد محلی روستاها شده است، اضافه میکند: اکنون بسیاری از خانههای بومگردی روستاها به صورت فانتزی و لاکچری زندگی روستایی را تبدیل به شهرکهایی برای تفریح، سرگرمی، استراحت و آرامش کردهاند، درحالی که سبک زندگی روستایی بر پایه استراحت استوار نیست؛ چرا که روستا محل کار و تولید است و تفریح و سرگرمی از ویژگیهای زندگی شهری است.
وی ادامه میدهد: ورود خانههای بومگردی به روستاها، اقتصاد بومی برخی از روستاها را تخریب و جامعه روستایی را به نوعی دچار بیکاری پنهان کرد. به عنوان نمونه در گذشته اقتصاد بومی برخی از روستاها دامپروری بود، اما با ورود خانههای بومگردی و رفتوآمد گردشگران به روستاها، کم کم نگهداری گاو، گوسفند، مرغ و خروس در خانههای روستایی جایگاه خود را از دست داد و دامپروری روستایی به گاوداری و مرغداری مدرن تبدیل شد.
درحالی که وجود مرغ، خروس و گوسفند در خانههای روستایی به معنای خودکفایی و بینیازی خانواده از خرید تخممرغ، شیر و سایر فراوردهایی لبنی بود و خانوار روستایی را از خانواری تولیدکننده به خانوادههایی مصرفگرا تبدیل کرد.
دستکاری هویت فرهنگی
به اعتقاد این جامعهشناس توسعه روستا، ورود فناوریهای جدید و برنامههای اشتغالزایی سرمایهمحور به روستاها موجب شده، بوم به معنای هویت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی روستا تحت تأثیر قرار گیرد و بوم روستا را به منطقهای با آبوهوای بدون آلودگی و مکانی برای استراحت ساکنان شهرهای اطراف خلاصه کند. در حالی که اگر خانههای بومگردی دارای پیوست فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بود، با محوریت حفظ ارزشهای روستایی از جمله سادهزیستی، کار و تلاش، تولید و خودکفایی راهاندازی میشد و هدف گردشگران از سفر به این مناطق بر مبنای آشنایی با فرهنگ و ارزشهای روستایی تعریف میشد تا لطمهای به ارزشها، سبک زندگی، رفتار و پوشش ساکنان منطقه وارد نشود.
عنبری با تأکید بر اینکه راهاندازی خانههای بومگردی در مناطق ییلاقی موجب تغییر سبک زندگی روستاییان شده است، میافزاید: خانههای بومگردی باید بدون هرگونه امکانات شهری باشند و امکانات و خدماتی که در این خانهها به گردشگران ارائه میشود طبق هویت منطقه و بوم باشد تا گردشگران بتوانند شیوه بومی و زیست همان منطقه را تجربه کنند. به عنوان نمونه گردشگرانی که به مناطق کپرنشین سفر میکنند باید زیست کپری و عشایری را تجربه کنند و انتظار سکونت در هتل را نداشته باشند.
گم شدن ساده زیستی در اقامتگاههای فانتزی
وی با انتقاد از اینکه در بیشتر خانههای بومگردی نه تنها به هویت و بوم منطقه توجهی نشده است، میگوید: خانههای بومگردی با هدف جذب جمعیت گردشگران و رونق اقتصادی و معیشتی روستاییان و آشنایی گردشگران با ویژگیهای بومی روستا اعم از نوع مسکن، سادهزیستی مردم روستا، صنایع دستی و غذاهای محلی منطقه راهاندازی شد، اما با توجه به اینکه این خانهها بیشتر از گردشگران خارجی، جاذب جمعیت داخلی بودهاند و برخلاف گردشگران خارجی که به تجربه هویت بومی مناطق اهمیت میدهند، انتظار ایرانیان از این خانهها داشتن امکاناتی مشابه هتلهاست و همین توقع موجب افزودن امکانات شهری به خانههای بومگردی شده و امروزه این خانهها را به اقامتگاههایی فانتزی و بی هویت تبدیل کرده که با بوم مناطق روستایی ما سازگاری ندارد.
بنابراین با توجه به شرایط موجود و ساختار خانههای بومگردی میتوان گفت راهاندازی این خانهها در مناطق روستایی نه تنها تأثیری در جذب جمعیت و ماندگاری مردم روستا نداشته، بلکه با افزایش رفتوآمد گرشگران داخلی به این مناطق و آشنایی بیشتر جامعه روستایی با سبک زندگی شهری، موجب تغییر هویت اقتصادی و سبک معیشت روستاییان شده و انگیزه مهاجرت آنها به شهرها را فراهم کرده است.
این دانشیار توسعه دانشگاه تهران ادامه میدهد: راهاندازی خانههای بومگردی علاوه بر اینکه تأثیری در توسعه روستایی نداشته در برخی از روستاهای شمالی کشور موجب تخریب هویت روستا و فروش زمینهای کشاورزی به شهرنشینان شده است.
عنبری در پاسخ به این پرسش که راهاندازی خانههای بومگردیها در مسیر توسعه روستا را خدمت میداند یا خیانت میگوید: مطالعات محدودی درباره تأثیر خانههای بومگردی در توسعه روستاها انجام شده است، با این حال نتایج این مطالعات و شواهد موجود نشان میدهد، راهاندازی این خانهها ابزاری موفق در توسعه روستاها نبوده و به دلیل نداشتن پیوست فرهنگی و اجتماعی موجب تغییر سبک زندگی و معیشت روستاییان شده است.
نظر شما